انجمن گلف NCGU
در گفت وگو با یك نخبه ی مهاجر مطرح شد

مصائب پژوهش عاملی موثر بر هجرت نخبگان

مصائب پژوهش عاملی موثر بر هجرت نخبگان

انجمن گلف: فارس حالا سالیان متمادی است كه توسعه علمی و پژوهشگری مورد ستایش قرار می گیرند و اختراعات و اكتشافات از موارد فخر ملل متمدن است. فلسفه انسان نوین، عقل را به مثابه ابزار می بیند و جهان هستی را به مثابه یك فرمول ریاضی. بشریت بی وقفه به پیش می رود و كشورهایی كه بیشتر كشف كنند و بیشتر تكنولوژی های جدید را به جهان عرضه بدارند، ابر قدرت خواهند بود.


به گزارش انجمن گلف به نقل از ایسنا، در چنین وضعیتی، طبیعتا کشور ما نیز برای نشان دادن خود در جهان نیازمند انجام پژوهش ها و تحقیقات فراوان دانشگاهی، خصوصا در علوم پایه است. ولی به راستی علوم پایه در ایران چه شرایطی دارند؟
عموما تصور می شود که وضعیت ایران در بخش پزشکی و زیست شناسی بهتر از باقی رشته ها باشد؛ خصوصا با حجم زیاد اخباری که درباره موفقیت پژوهشگران ایرانی این حوزه، خصوصا پژوهشگران موسسه رویان می شنویم. پس قائدتا انتظار می رود درصد مهاجرت نخبگان در دانشکده علوم پزشکی و دانشکده زیست شناسی کمتر از باقی دانشکده ها باشد.
ایران هرسال چهار نفر را از بین مدال آوران المپیاد زیست شناسی کشور گزینش کرده و به مسابقات جهانی اعزام می کند. طی بررسی انجام شده توسط، مشخص شد که از مجموع چهل نفر اعضای تیم ملی المپیاد زیست شناسی ایران، درخلال سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۹، هم اکنون ۲۵ نفر خارج کشور زندگی می کنند. به عبارتی ۶۲ درصد اعضای تیم ملی المپیاد زیست شناسی ایران مهاجرت کرده اند. شاید آمار بالایی به نظر برسد اما وقتی به آمار سایر رشته ها نگاه نماییم، شاهد یک موفقیت نسبی در مورد بچه های المپیاد زیست شناسی خواهیم بود.
در همین بازه ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۹، ایران ۵۰ نفر را نیز به المپیاد جهانی فیزیک اعزام کرده است و از میان ایشان ۴۱ نفر بطور قطعی در خارج کشور به سر می برند. شش نفر در ایران هستند و از سه نفر نیز ردی پیدا نشد. حتی اگر آن سه نفر را نیز در جمع نخبگان باقی مانده در کشور حساب نماییم، درصد مهاجرت اعضای تیم المپیاد فیزیک ۸۲ درصد خواهد بود که ۲۰ درصد بیشتر از آمار تیم زیست شناسی است.
اما آنان که ماندند، در چه بخش هایی مشغول به فعالیت هستند؟ خب درمورد تیم فیزیک، از مجموع شش عضو باقی مانده در کشور، چهار تن مهندسی برق و الکترونیک خوانده اند و الان یا در دانشگاه یا در شرکتی که خود تاسیس کرده اند اشتغال دارند. یک نفر توسعه دهنده نرم افزار است و دیگری هم به تحقیقات زیستی-فیزیکی گرایش پیدا کرده و در موسسه بیوفیزیک و بیوشیمی دانشگاه تهران فعال است. گویا آن دسته از نوابغ فیزیک که به تحقیقات پایه، مثل ذرات بنیادی و کیهان شناسی علاقه داشته اند، ناچار به ترک میهن شده اند.
و اما زیست شناس ها. در این عرصه غالب افراد باقی مانده در دانشگاه پزشکی خوانده اند. آن افرادی هم که تحصیلات زیست شناسی پایه داشته اند و هنوز در ایران هستند، فیلد پژوهشی شان سلول های بنیادی یا بیوانفورماتیک (آمار زیستی) است. توجه کنید که در قرن ۲۱، رشته های علمی بسیار تخصصی ست و یک موسسه رویان، که تخصص آن سلول های بنیادی و درمان ناباروری است، نمی تواند در تمام بخش های زیست شناسی سلولی و مولکولی فعالیت کند. پس هنوز هم خیلی از محققان حوزه زیست شناسی پایه برای ادامه تحقیقات خود به خارج از کشور مهاجرت می کنند.
برای واکاوی بیشتر این مسائل دکتر مریم خادمیان در گفت و گویی با ایسنا، شرحی مختصر از علت هجرتش از ایران ارائه داد؛ شرحی که به حتم در مورد سایر نخبگان مهاجر هم صادق خواهد بود.
خادمیان، متولد شیراز و تحصیل کرده دبیرستان تیزهوشان فرزانگان بوده و نقره المپیاد جهانی ۲۰۰۸ را همراه با تیم زیست شناسی ایران، کسب کرده و پس از دوره کارشناسی، مهاجرت کرده و بیوتکنولوژی را تا مقطع دکترا در آمریکا ادامه داده است.
گفت و گوی این نخبه ایرانی را در مورد علت مهاجرت با ایسنا می خوانید؛
انتقادات زیادی نسبت به علوم پایه در دانشگاه های ایران وجود دارد. به نظر شما فاصله این علوم در ایران با کشورهای توسعه یافته چقدر است؟ چه نمره ای به هریک می دهید؟

تصور نمی کنم نمره دادن در اینجا صحیح باشد. برای اینکه کیفیت عمل یک دانشگاه تحت تاثیر شاخص های مختلفی است که در بستر اقتصادی و اجتماعی همان جامعه تعریف می شوند. یعنی اگر دانشگاه تهران را با همین شرایطی که امروز دارد، به شیکاگو منتقل نماییم، احیانا شاهد خروجی بسیار متفاوتی از این دانشگاه خواهیم بود.
به نظر من نمی توان گفت دانشگاه تهران از دانشگاه ایلینویز چقدر فاصله علمی دارد، ولی می توان دید که در دانشگاه های برتر دنیا چه اقداماتی انجام شده و آنها در چه زمینه هایی از ما بهتر هستند، تا با الگوبرداری از آنان کیفیت دانشگاه های ایران را افزایش دهیم. در این مورد حتی مسائل کوچک هم اهمیت زیادی دارند؛ مثل حقوق دادن به دانشجویان دکتری که در ایران یا صورت نمی گیرد یا مبلغ پرداختی آنقدر نیست که کفاف خرج دانشجویان دکتری را دهد.
اما یکی از بزرگترین تفاوت هایی که من در دانشگاه های آمریکا و ایران مشاهده می کنم، استقلال مالی اساتید از راه تامین سرمایه پژوهش از موسسات خصوصی یا دولتی خارج دانشگاه است. بدین مدلول که در آمریکا اساتید دانشگاه، پیشنهادات پژوهشی خودرا برای مراکز مختلفی مثل موسسه ملی سلامت آمریکا یا موسسه ملی علوم آمریکا یا شرکت های خصوصی می فرستد و این مراکز به آن اساتید مبلغی را پرداخت می کنند. حال دیگر اختیار این پول در دست استاد است تا اگر صلاح دید چند وسیله جدید برای آزمایشگاه خود بخرد یا اینکه به جایش دانشجویان بیشتری بگیرد. این ارتباطات و همکاری ها میان دانشگاه و دولت، دانشگاه و صنعت بخش مهمی از چرخه تامین سرمایه پژوهش در دانشگاه های آمریکا است.
آیا علوم زیستی در ایران، آنچنان که گفته می شود، در سطح مراکز علمی بزرگ جهان هستند؟ یا اینکه تصور پیشرفته بودن زیست شناسی ایران حاصل تبلیغات است؟
مطمئنا سطح زیست شناسی ایران بالاست. فارغ التحصیلان رشته بیوتکنولوژی دانشگاه تهران که آنها را می شناسم و اکثرا از بهترین ها هستند و قبل از من مهاجرت کرده اند، حالا توانسته اند در دانشگاه های بسیار معتبر کرسی استادی کسب کنند. این امر به نظر من حاصل پایه ی قوی ایشان در ایران بوده است. خود من نیز از آموزشی که در دانشگاه تهران دریافت کردم راضی هستم و هنگام شروع تحصیل در آمریکا اصلا حس عقب ماندن از دیگران را نداشتم. مسلما ایران در حوزه بهداشت و سلامت و بیوتکنولوژی پزشکی پیشرفت قابل توجهی داشته است.
من شخصا با موسسه رویان همکاری نداشته ام ولی دوستانم که سابقه کار در رویان را داشته اند، در آمریکا بسیار موفق هستند و به اصطلاح خیلی تحویل شان می گیرند. همینطور مقالات انتشار یافته توسط رویان در مجلات بسیار معتبری چاپ می شود. مشخص است که اساتید بزرگ و کادر مدیریتی قدرتمندی در رویان فعال می باشند. افرادی را می شناسم که زمانی در رویان کار کرده اند و هنوز بعد از گذشت ده سال از مهاجرت شان به آمریکا می گویند فلان استاد در رویان، یکی از بهترین و باسوادترین اساتیدی بوده که در عمرم دیده ام.
آیا ایران در زمینه تجهیزات آزمایشگاهی، فارغ از نیروی انسانی و حضور نخبگان در دانشگاه، فاصله بسیاری با کشورهای توسعه یافته دارد؟ یعنی شما در آمریکا تجهیزاتی در اختیار دارید که در ایران اصلا وجود نداشتند؟
بله کاملا. من سال ۹۱ از ایران خارج شدم و تا دو سال قبل از آن اصلا برنامه ای برای مهاجرت نداشتم. در دوره کارشناسی همزمان با سه دانشگاه؛ دانشگاه تهران، دانشگاه شهید بهشتی و دانشگاه تربیت مدرس، همکاری داشتم و وضعیت تجهیزات را کاملا می دیدم. محدودیت هایی که در آن دوران بر اثر تشدید تحریم ها پیش آمد، من و بسیاری دیگر را به این نتیجه رساند که نمی توانیم فعالیت پژوهشی خودرا در ایران ادامه دهیم. برای اینکه برای تامین مواد اولیه و تجهیزات مشکلات اساسی وجود داشت. الان هم آن دسته از هم رشته ای های من که در ایران مانده اند، اکثرا یا کارهای بیوانفورماتیک انجام می دهند که نیاز زیادی به آزمایشگاه ندارد، یا اینکه در حوزه سلول های بنیادی مشغول هستند که تجهیزات بیشتری در این بخش داخل ایران موجود است.
بگذارید مثالی بزنم. من برای انجام یک تحقیق، به یک آنزیم نیاز داشتم که باید از آلمان می خریدیم. این آنزیم که خیلی هم گران بود، شرایط نگهداری ویژه ای داشت و باید در یخ خشک نگهداری و ارسال می شد. به علت تحریم ها ما نمی توانستیم مستقیما این آنزیم را بخریم و متوسل به واسطه گری و دور زدن تحریم شدیم. فرآیندی که سه ماه طول کشید و نهایتا آن آنزیم زمانی به دست من رسید که یخ خشک آن ذوب و آنزیم منقضی شده بود و قابلیت استفاده نداشت. ولی در آمریکا زمانی که برای نخستین بار احتیاج به چنین آنزیمی پیدا کردم، به سرپرست مان گفتم و او مرا از طبقه سوم ساختمانی که آزمایشگاه مان در آن قرار داشت، به طبقه اول برد و محلی را نشانم داد که تمام آنزیم ها و دیگر مواد مورد استفاده در آزمایشگاه داخل فریزرهایی مخصوص وجود داشتند. او به من گفت شماره حساب آزمایشگاه را به اینجا می دهی و هرچه لازم داری می گیری! تامین موادی که در تهران سه ماه طول کشید، در شیکاگو تنها پنج دقیقه زمان می برد!
مورد دیگری که می توانم مثال بزنم، یکی از دوستانم بود که بعد از یک سال تحقیقات به مرحله ای رسید که باید چهار عدد کیت از خارج کشور می خرید. ولی متاسفانه قیمت دلار یکباره بالا رفت و دانشگاه به وی گفت تنها توان خرید یک کیت را دارند. این بدان مدلول بود که باید ۷۵ درصد پژوهش خودرا بعد از یک سال زحمت دور می انداخت.
علاقه من کار آزمایشگاهی است و چنین مواردی موجب شدند به این نتیجه برسم که پژوهش در ایران نیازمند صبری است که من ندارم. دوست داشتم سریع تحقیقاتم را پیش ببرم و این دلیل مهاجرت من بود. پژوهشگرانی که در ایران مانده اند را تحسین می کنم که توانسته اند با آن شرایط سخت کنار بیایند و بعضی از ایشان موفق به انجام کارهای بزرگی شده اند.
آیا وجود این مشکلات بر سر راه پیشبرد پژوهش، دلیل ازدیاد مقالات و کم بودن تعداد ثبت اختراعات بین المللی در ایران است؟
به نظرم تا حدودی این حرف صحیح است. یکسری موانع وجود دارد که نمی گذارد پژوهشگران ایرانی از یک مرحله ای جلوتر بروند. خیلی اوقات در ایران نمی توانید محصول تحقیقات خودرا به تولید انبوه برسانید یا تست های بالینی انجام دهید. برای همین پژوهشگران علیرغم هوش بالا و پشتکار زیاد مجبور می شوند بعد از انتشار مقاله شان برگردند به آزمایشگاه و تحقیقات جدیدی را شروع کنند. سپس باردیگر به دیوار می خورند و باید باردیگر بروند سراغ یک پروژه جدید. در آمریکا از دانشجویان ایرانی کسی را می شناسم که از راه رساله دکتری خود توانسته است یک شرکت تاسیس کند. بعید می دانم که اگر در ایران مانده بود می توانست به چنین مرحله ای برسد و پروژه خودرا صنعتی کند. در ایران مدام باید بعد از انجام یک دوره تحقیقات، بروی سراغ یک پروژه تحقیقاتی دیگر.
مسئله دیگری در این حوزه نیز توجه مرا به خود جلب کرده است. در امریکا یکی از اساتید خیلی برجسته و مشهور ما، یک مرتبه به من اظهار داشت که علاقه ندارم مقاله خودرا به این دلیلهای در فلان مجله چاپ کنم. و آن مجله، مجله ای بود که در ایران همه اساتید و دانشجویان دکتری برای چاپ مقاله در آن سر و دست می شکنند و این برای من خیلی عجیب بود. چیزی که اینجا متوجه آن شدم این است که ما آسیایی ها، حتی چینی ها و هندی ها، حساسیت زیادی روی اسم مجلاتی داریم که مقرر است مقاله مان را منتشر کنند. در حالیکه در آمریکا اساتید به ما گفتند این حساسیت نابه جاست. برای اینکه افرادی که مقالات شما را بررسی می کنند، همگی متخصص زمینه تحقیقاتی شما هستند و کیفیت کارتان را فارغ از مجله ای که مقاله شما در آن چاپ شده است، ارزیابی می کنند. شاید نگاه اشتباه به مقاله نویسی در کشورهای آسیایی، همچون ایران، و بها دادن بیش از اندازه به تعداد مقالات و اسم مجلات منتشر کننده آنها در رشد جایگاه علمی اساتید و دانشجویان نیز، دلیل دیگر زیاد بودن تعداد مقالات علمی انتشار یافته در ایران باشد.




منبع:

1399/05/20
14:21:15
5.0 از 5
2497
تگهای خبر: آموزش , اساتید , استقلال , برند
این مطلب انجمن گلف را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۵ بعلاوه ۳
انجمن گلف
ncgu.ir - مالکیت معنوی سایت انجمن گلف متعلق به مالکین آن می باشد